چيكه


Wednesday, August 23, 2006

Eternally
بعضي ها رو جون به جونشون کني رومانتيکن.
خودمو مي گم.

3 comments

........................................................................................

Wednesday, August 16, 2006

يک گاز
لورنزو سر پا ايستاده بود و به زحمت با انگليسي دست و پا شکسته براي مستر احمدي از پشت موبايلي که مرتب قطع و وصل مي شد توضيح مي داد که چرا نتوانسته جواب تلفنش را بدهد. مدام از اين طرف به آن طرف مي رفت و عينکش را که سر مي خورد روي دماغش جابجا مي کرد.
نمي دانم استيصال لورنزو بود يا آن فضاي سنتيِ بازارِ پشتِ ميدانِ نقشِ جهان که پيرمرد بيچاره را وادار مي کرد مرتبا تعارف کند که "سيت داون پليز" روي يک پشته پالان پشمي

3 comments

........................................................................................

Wednesday, August 09, 2006

براي ما خداها پرسپکتيو برعکس عمل مي‌‍‍‍‌‌کند. هرچه بالاترمي‌رویم، بزرگتر مي‌شويم.

1 comments

........................................................................................

Tuesday, August 08, 2006

عددها را از همان يک دو سه شروع مي‌کرديم تا ده. بعد از ده تا بيست. از بيست تا صد که همان يک جور عددها اضافه مي شد و مي‌رسيديم به صد، هزار، مليون، مليارد، بيليون بعد هم اسمهاي من درآوردي تريليارد زيليارد و همينطور...
آخرين باري که از معلمم پرسيدم بعد از اين عدد چيست، خوب يادم مانده. بي حوصله گفت تا هر چقدر صفر که بخواهي مي تواني جلوي يک عدد بگذاري و اين عدد همينطور بزرگتر شود.
چند روز اول هي صفر گذاشتم. يک خط، يک صفحه، صد صفحه. همه‌اش پوززني عدد قبلي. اما دفترچه هم که تمام مي‌شد باز هم مي‌شد صفر گذاشت.
خسته شدم. حقيقتش يک جورهايي خيالم هم راحت شد. تا هر جا که جلو بروي هنوز تا بينهايت، بينهايت مانده. چرا بيخود جوش بزني؟
شايد همان ده برايم بس بود به تعداد انگشتهاي دستم. يا 20 به اضافه انگشتهاي پايم. يا سي به تعداد بند انگشتهاي دستم. يا 200 به تعداد استخوانهايم. يا 500 به تعداد ماهيچه‌ها. مهم نبود. مهم فقط همين بود که کمي ازبيشتر از صفر را بلد باشي که هرچه از دورتر نگاه مي کردي اين بازي اعداد مسخره تر مي‌شد و باز فقط همان "کمي" از صفر بيشتر بودي.

2 comments

يک بازي اختراع کرده ام که صداها را مبهم بشنوم. يک کاري مقابل گوش تيز کردن. اينطور احساس مي کنم بقيه هم چيزي را که نمي‎خواهم نمي شنوند.

0 comments

........................................................................................

Friday, August 04, 2006

با مديريت جديد افتتاح شد.

0 comments

........................................................................................

Home